نقد روانکاوانه‌ی شخصیت «خلیل» در رمان «خاما» براساس نظریه‌ی «آلفرد آدلر»

معصومه زارع کهن (دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی.دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج،ایران)

pdf

چکیده: نقد روانشناختی نقدی نو در میان نقدهای بینارشته‌ای محسوب می‌شود. در این نقد، منتقد می‌کوشد تا زوایای پنهانی، تعارض‌های رفتاری و نشانه‌های روانی موجود در شخصیت مورد نظر را در یک اثر ادبی کشف کند تا به وسیله‌ی آن متن برای تحلیل بهتر مهیاتر شود. نوشتار پیش‌رو به بررسی نقد روانکاوانه‌ی شخصیت «خلیل» در رمان «خاما» ‌نوشته‌ی «یوسف علیخانی» براساس نظریه‌ی «آدلر» پرداخته است.
«آدلر» بنیانگذار روان‌شناسی فردی است. وی اجتماعی را که فرد در آن زندگی می‌کند، در شکل‌گیری شخصیت موثر می‌داند و آن را امری جدا از وراثت بیان می‌کند
«خلیل» شخصیت اصلی رمان درگیر عقده‌ی حقارت در کودکی و نوجوانی است. با توجه به نظریه‌ی «آدلر» و مولفه‌های آن:‌ عقده‌ی حقارت، عقده‌ی برتری (جبران عقده‌ حقارت)، غایت‌نگری خیالی (هدف‌های خیالی)، ارتباط جمعی، سبک زندگی و علاقه‌ی اجتماعی در این شخصیت مورد بررسی قرار گرفته.
کلید واژه: نقد روان شناختی، نظریه‌ی آدلر، خاما، یوسف علیخانی