بیوه کشی

  • «بیوه کشی» ، اسطوره ی داستانها / رحیمه رزم گیر

    نگاهی مختصر و اجمالی به رمان "بیوه کشی"

    اسطوره نوعی پیام است، اسطوره تجسم فرهنگ وباورهای یک قوم است. زبان اسطوره رمز الود است و چاشنی آن قلیلی واقعیت است و کثیری تخیل، به بیانی درست تر پاره ای از بدنه ی تخیل و تفکر انسان را شامل میشود. اسطوره آیینه روح بشر است و تجلی حقایق انسانی که در طول تاریخ ادامه دارد. "بـــیوه کــــشے" یک اسطوره است. گویا آیینه روح نویسنده نیز باشد که فرهنگ گذشته ی یک ملت یا قوم را بازافرینی نموده است. در بیوه کشی بشر دنیایی برتر و بالاتر از ذهن را می جوید. علیخانی در بیوه کشی بوسیله همین اسطوره واقعیت ها را به زیبایی به رشته ی تحریر دراورده است و "خوابیده خانم" شخصیت آرمان گرای داستان در برابر سلطه ی بیگانه (اژدرمار) ، مقاومت می نماید. اسطوره ها در هر اقلیمی که باشند ریشه در وجود افراد ان سرزمین دارد که به حیات خود ادامه داده اند و میلکی ها همچنان در حیات و ادامه اند تا در اولین فرصت ممکن علیخانی پرده از رازهای اسطوره ای این سرزمین بگشاید.

  • «بیوه کشی» در سایه سار تادانه درخت میلک / ابراهیم میرقاسمی

    یوسف علیخانی را با سه گانه اش (قدم بخیر مادربزرگ من بود، اژدهاکشان و عروس بید) می شناسند در حالی که پیش از اینها علیخانیِ پژوهشگـر، پژوهـش های گرانمایـه ای را در وادی فرهنـگ دیلمستـان - الموت و طالقان - ارائه داده و از آنجایی که متأسفانه تا این پژوهش ها اسپانسر مالی و دولتی نداشته باشد، راه به جایی نمی برد؛ مدتهاست که در کنج دفتر کارش خاک می خورند.
    به تازگی و در نمایشگاه بین المللی کتاب امسال، رمانی از دل سه گانه اش بیرون آمده با نام «بیوه کشی». بیوه کشی- که تکامل یافته تجربیات نویسنده اش در سه گانه می باشد - ساختاری سرشار از ادبیات عامه با تکیه بر باورهای مردمان روستایی داشته و داستان مظلومیت زنی است با نام «خوابیده خانم». روایت از دیدگاه دانای کل و با کابوس این زن آغاز می شود و به سرعت تعبیر آن را نیز می بیند. بزرگ - شوهرش - توسط «اژدر مار» اژدر چشمه ی میلک بلعیده می شود.
    خوابیده خانم بر اساس باورهای آیینی - سنتی مردم آن سامان، باید در انتظار برادر کوچک شوهرش بماند تا با او ازدواج کند. اندکی بعد، دوباره همین اتفاق می افتد و شوهر دومش نیز توسط اژدر مار از بین می رود و... باقی ماجرا.

  • از بیوه‌کُشی تا باورکُشی / پرتو مهدی فر

    نگاهی به رمان «بیوه‌کشی» نوشته‌ی «یوسف علیخانی»

    رمان به روایت داستان زنی به نام «خوابیده‌خانم» می‌پردازد؛ ساکن روستایی در دامنه البرز به نام «میلَک» که مثل هر جامعه کوچکِ سنتی متاثر از باورهای خرافی و افسانه ایست رسومی که طی اعصار متمادی قربانی طلب میکند.
    با مرگ «بزرگ» همسر «خوابیده» مصائب آغاز می‌شوند و او با سلب هر گونه اختیار و اراده ای مجبور است مطابق سنن، به عقد برادر کوچکتِر همسرش در بیاد و هنگامیکه برادر دوم هم از بین میرود، بازهم شاهد تکرار این سیکل معیوب هستیم.
    یوسف علیخانی قصه اش را از تصویری بر روی جلد آغاز می‌کند: تندیس زنی متشکل از هفت سنگ، که از همان آغاز تو را به چالش می خواند.
    کتاب را که باز می‌کنی با کابوسی مواجه می‌شوی که خبر از اتفاقات هولناکِ پیشِ رودارد: «هفت شبانه روز بود خواب می دید هفت کوزه ای که به هفت چشمه می برد، به جای آب، خون در آن پر می شود و هفت بار که کوزه ها می شکنند...»

  • اصالتی که دلمان برایش تنگ شده است / حميد نورشمسي

    به بهانه انتشار نخستین رمان یوسف علیخانی
    (مجله پنجره)

    اواخر سال 88 بود. درست به خطرم مانده باشد زمستان 88 بود. تب و تاب دنیای کتاب با برگزاری نخستین جایزه ادبی جلال آل احمد بیش از هر زمان دیگری ودب و من در مراسم پایانی این جایزه برای نخستین بار دیده بودمش؛ با آن قد بلند و سیبیل های پر پشتش. از لباسش کاپشن بهاری اش یادم مانده و شلوار پارچه ایش. آمد. روی سن. بلخند کمرنگش پر رنگتر نشد. جایزه را گرفت و رفت. تقدیر شده بود انگار.
    یک ماهی گذشت تا بر سر سوژه ای روتین که ماه ها و روزهای زیادی امثالش در خبرگزاری بر سر ما خراب می شد چشمم در دفتر تلفن به شماره اش خورد. زنگ زدم. موضوعم را گفتم. به جای جوابم شوع کرد به گفتن حرف هایی که تا قبلش نشنیده بودم. داستان روزنامه نگار و نویسنده ای که یازده ماه کنار خانه نشست و کسی صدا نکرد که فلانی تو که فلان مصاحبه هایت جذاب بود و فلان پژوهشت دلنشین و یا فلان ترجمه هایت از زبان عربی مشتری خوبی داشت و صفحه های ادبی روزنامه صدا و سیما را جان تازه داده بودی. کجایی. گفت که سکه ها را فروخته و خرج زندگی کرده و البته به فکر کاری کوچک نیز هست. آن روز از آن گفتگو مصاحبه ای نصیب من نشد اما دوستی من و یوسف شکل گرفت.

  • بررسی آیین قربانی در رمان بیوه کشی (با تکیه بر رویکرد میرچا الیاده)

    pdf

    نوع مقاله: علمی پژوهشی

    نویسندگان:
    هدی عرب‌زاده ۱
    مهرآسا رحمانی ۲

    ۱: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ولایت
    ۲: دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران

    چکیده:
    مفهوم قربانی از محوری‌ترین مباحث رمان بیوه‌کشی است که به انسجام و توالی روایت، کمک شایانی می‌کند. اسطوره‌شناسان مختلفی به بررسی موضوع قربانی در فرهنگ اقوام مختلف پرداخته‌اند که از آن جمله می‌توان به میرچا الیاده اشاره کرد که قربانی‌کردن را برابر با فعل آفرینش و لازمة حیات می‌داند. وی معتقد است هیچ چیز بدون فدا شدن یا قربانی کردن، آفریده نمی‌شود. داستان ‌بیوه‌کشی را می‌توان نمونه‌ای معاصر از آیین قربانی به ‌شمار آورد که...

    http://jmmlq.azad.ac.ir/article_674415.html

    http://jmmlq.azad.ac.ir/article_674415_f0baa5af115794dd62db8fbc98f6bd58.pdf

  • بررسی شخصیت «اژدر» در رمان «بیوه کُشی» اژدر، مارِ رخداد‌ها / مهشید سادات فهیم

    شخصیت‌ها بار اصلی داستان را بر دوش می‌کشند، با کنش‌ها، دیالوگ‌ها و تک‌گویی های آن‌هاست که هم خودشان ساخته می‌شوند و هم روایت پیش می‌رود و رخداد‌های متناسب با فرایند داستان شکل می‌گیرد. انگیزه‌ی شخصیت ها، از مهم‌ترین وجوه لایه‌های آشکار و پنهان داستان هستند.
    «درآمدی بر داستان نویسی و روایت شناسی/ فتح الله بی‌نیاز/ صفحه‌70»

  • بیداریِ خوابیده / مونا رَستا

    نگاهی به بیوه‌کشی


    بیوه‌کشی داستانی‌ست که نام‌هایش درگورستانی در دیلمستان خوابیده‌اند و نویسنده امیدوار است که خوابشان را برنیاشفته باشد. همین دو جمله و آمینی که نویسنده تنگِ آن می‌گذارد مقدمه‌ایست برای ورود به ساحت داستانی که در آن خواب به واقعیت و رویا به بیداری، پهلو می‌زند و از آن پیشی می‌گیرد. نویسنده حتی زمانی که پای خواننده را به جهان داستانش باز می‌کند، او را مستقیم به یکی از رویاهای شخصیت اصلی داستان فرامی‌خواند:
    «هفت شبانه‌ روز بود خواب می‌دید هفت کوزه‌ای که به هفت چشمه می‌برد، به جای آب، خون در آن پر می‌شود و هفت بار که کوزه‌ها می‌شکنند، آب چشمه‌ها دوباره برمی‌گردد و دیگر خون در آنها جوش نمی‌زند... » (علیخانی، 1394: 10).

  • بیوه کشی

    برای خرید این کتاب، کلیک کنید

     

    در این رمان دو شخصیت محوری با عنوان «خوابیده‌خانم» و «بزرگ» پس از کش‌واکش‌های بسیار بالاخره موفق می‌شوند با هم ازدواج کنند اما روزگار بازی دیگری با آن‌ها در پیش گرفته و «بزرگ» به‌وسیله‌ «اژدرمار» در اژدرچشمه روستا بلعیده می‌شود.

    خوابیده‌خانم می‌ماند و دخترش «عجب‌ناز». او مجبور است بنا به باور مردم، منتظر برادرشوهر کوچک‌تر بماند تا با او ازدواج کند. اما اندک‌زمانی بعد، شوهر دومش هم به وسیله «اژدرمار» کشته می‌شود و این رسم تا هفت نوبت و برای هفت برادر همسر سابقش تکرار می‌شود.

    رمان «بیوه‌کشی» با زبانی بسیار ساده و داستانی پرکشش، خوانندگان را وارد غاری پر از داستان می‌کند که سرشار از داستان‌های فرعی است.

  • بیوه کشی / آرش شفاعی

    (روزنامه قدس)

    زنی رشید، زیبا و البته شوربخت قهرمان اصلی تازه ترین اثر داستانی یوسف علیخانی است....
    داستان نویسی که سرانجام از قصه کوتاه دل کنده و رمان نوشته است و این، نخستین رمانش بازهم در همان فضای آشنای داستان‌های او یعنی در میلک می‌گذرد.
    «میلک» در جهان داستانی نویسنده روستایی است در محاصرۀ کوه‌ها و مردمانی که ارتباطشان با مردمان دیگر مناطق اطراف، سخت و گاه ناممکن است. این مسأله را از سختی زمستان‌هایش می‌شود فهمید؛ زمستانی که در « بیوه کشی» هم نمود پیدا کرده است و چنان برفی می‌بارد که مردم مجبور به کندن تونل برای ارتباط با یکدیگر می‌شوند.این وضعیت سخت محیطی باعث می‌شود که مردم میلک بیشتر به خودشان بپردازند تا دیگران. آنها از ارتباط گرفتن با مردمان دیگر واهمه ای پنهان دارند، چرا که برای بیرون آمدن از لاک خود و با دیگران وارد ارتباطات اجتماعی شدن، نیازمند سهولت شرایط ارتباطی هستند. اگر بپذیریم برای داشتن یک فراگرد ارتباطی سالم، یکی از مهم ترین عناصر لازم، کانال ارتباطی درست است، آنگاه به این نتیجه می‌رسیم که محاصره بودن میلک در میان کوه‌ها و راه‌های مواصلاتی سخت، امکان داشتن کانال ارتباطی سهل را از مردمان این روستا گرفته است.
    به دلیل همین ارتباطات سخت و ناممکن است که مردم روستا، انسان‌هایی درون گرا و بیش از حد خرافی بار آمده اند و چون دغدغۀ دیگری ندارند، دایم برای هم «قصه می‌سازند» و یکدیگر را به بهانه‌های نادرست می‌آزارند و طرد می‌کنند.

  • بیوه کشی / حمیدرضا امیدی‌سرور

    (سایت الف)

    تا پیش از این یوسف علیخانی را با سه گانه میلکش می شناختیم، سه مجموعه داستانِ «قدم بخیر مادربزرگ من بود»، «اژدهاکشان» و «عروس بید» که هر سه با واکنش مثبت اغلب منتقدان همراه بودند و جوایز مهمی را نیز نصیب او کردند. مهمترین ويژگی کتابهای علیخانی این بود که هم در میان جوایز خصوصی که منسوب به نویسندگان روشنفکرند و هم در بین جوایز دولتی که منسوب به نویسندگان جریان انقلابند، با موفقیت روبه رو شدند؛ چنانکه برخی آثار او از یک سو در جایزه هوشنگ گلشیری مورد تقدیر قرار گرفتند و برخی هم از دیگر سو جایزه جلال آل احمد را به خوداختصاص دادند.

  • بیوه کشی / رویا میرغیاثی

    (چهار ستاره مانده به صبح)

    یوسف علیخانی سه‌گانه‌ای دارد با یک جهانِ داستانیِ مشترک به نام میلک. روستایی حوالی الموت. آن‌چه در داستان‌های کوتاه این کتاب‌ها رخ می‌دهد آمیزه‌ای از وهم و خرافه و افسانه است. این اتفاق در اولین رمانِ او هم افتاده است. در بیوه‌کشی داستان و واقعیّت، سنّت و افسانه درهم آمیخته‌اند و نتیجه؟ یک داستان که نه می‌توانی بگویی درباره‌ی واقعیّت است و نه می‌توانی بگویی درباره‌ی واقعیّت نیست.

  • بیوه کشی / ژامک فیروزه

    «والتر بنیامین » در خیابان یک طرفه ، تکنیکهای نویسندگی را در سیزده نهاده مطرح کرده است . نهاده پنجم : نگذار هیچ اندیشه ای ازذهنت به طور ناشناس بگذرد و در دفترچه ی یادداشتت به همان جدیتی بنویس که ماموران امنیتی اسامی اتباع خارجی را ثبت می کنند .وهمین دلیلی شد برای نگارش این سطور :

    1_ کشف و شهود شاعرانه
    هفت شبانه روز بود خواب می دید . هفت کوزه ای که به هفت چشمه می برد . . .
    از همین جا شروع می شود .از همین جا نویسنده بی کمترین تصنعی توانسته بدون دخالت منطق صوری ، کشف و شهود شاعرانه ای رمز آلودبسازد از هراس ِ خواب آشفتگی خوابیده خانم.
    و نزدیک تر شدن هر چه بیشتر زبان داستان به نظم . به عبارتی علیخانی تجربه های نوشتاری خودش از " سه گانه "را که توانست پسندهای خاص را راضی کند ، بر روی کشف و نمود ظرفیت های ساده و طبیعی زبان ِ میلکی های بیوه کشی متمرکز کرده است .
    در حقیقت بیوه کشی به قالب یک شعر منثور فرو رفته است . با زخمه نوازی های گاه بیگاه که در تمام طول حکایت به خاصه ماوقع سایه سرهای خوابیده خانم ریتم و ضرب آهنگ تند و کندی به خوانش می
    دهد.

  • بیوه کشی / سعید شریفی

    بیوه‌کشی رمان زندگان نیست، رمان مرده‌هاست و ظهور قبرستانی از کسانی که یکی‌یکی لای سطور کتاب، مرده می‌شوند.
    یوسف علیخانی در این رمان، در کار حفرِ حفره است. حفره‌ای که از میان‌پای خوابیده‌خانم شروع می‌شود و به چشمه‌ای در اژدرکوه منتهی. هرکه مردِ خوابیده‌خانم می‌شود به درون حفره‌ی میان‌پای خوابیده‌خانم فروکشیده می‌شود تا مرده‌اش، بی‌هیچ جسدی، با نشانه‌ای چون، گاه، خون، پاره‌ای لباس، تکه‌ای چوب یا بند یا هر چیز دیگری، در چشمه‌ی اژدرکوه گم شود. به سیاق زنان که با هر عادت‌شان خون بر زمین می‌ریزند، خوابیده‌خانم خون بر زمین می‌ریزد و با هر خون مردی را مرده می‌کند.
    پس بخوانید رمان خوابیده‌خانمی را که اژدرمارِ پس چشمه‌ی اژدرکوه خوابیده، دهان تشنه و فروکشنده‌اش در لای پای خوابیده‌خانم گشوده می‌شود.
    اژدر هم البته بیرون از خوابیده‌خانم نیست و حیوانی خوابیده در رحم خوابیده‌خانم است که با هر جنبشش مردی از خوابیده‌خانم طلب می‌کند تا به حفره‌ای که گفته شد فرو بکشاندش و قبری خالی از جسد تحویل بدهد.

  • بیوه کشی / علی‌الله سلیمی

    بیش از یک دهه از فعالیت های ادبی یوسف علیخانی در حوزه ادبیات بومی- ویژه حوالی الموت- می گذرد و در این مدت نویسنده کوشیده با استفاده از انواع شیوه های نوشتاری در بازتاب فرهنگ و ادبیات این ناحیه قدم بردارد. حوزه های نویسندگی علیخانی در این عرصه چند سویه بوده و او از اغلب اهرم های موثر در این زمینه بهره برده تا راوی صادقی باشد برای اقلیمی که در آن به دنیا آمده و احساس تعلیق ویژه ای به آن دارد. ریشه های این علاقه به بومی نگاری در پرونده ادبی یوسف علیخانی را می توان در فعالیت های پژوهشی این نویسنده در سال های پایانی دهه هفتاد جستجو کرد که حاصل آن در ابتدای دهه هشتاد در قالب کتاب پژوهشی«عزیز و نگار» (بازخوانی یک عشق نامه) منتشر شد. این کتاب بازخوانی روایت های شفاهی و مکتوب مردم روستاهای منطقه رودبار و الموت، ‌تنکابن و ‌اشکور از ماجرای عزیز و نگار (دو دلداده) بود که در زمان انتشار بازتاب خوبی در میان خوانندگان داشت. گام بعدی علیخانی در این حوزه ورود به دنیای خلاقانه قصه ها بود که این بار در قالب مجموعه داستان های سه گانه ای منتشر شد و باز هم مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت.

  • بیوه کشی / محمود قلی‌پور

    (روزنامه فرهيختگان)

    رمان بیوه‌کشی داستان زنی‌ است که بنا به سنت پیشینیانش باید پس از مرگ همسر با برادر کوچک‌تر وی ازدواج کند و این اتفاق برای «خوابیده خانم» شخصیت اصلی رمان، هفت بار اتفاق می‌افتد. این هفت برادر و مادر و پدرشان و مادر و پدر خوابیده خانم هر کدام به شکل عجیبی از دنیا می‌روند و درنهایت خوابیده خانم و تنها فرزندش بعد از کشته شدن اژدر و قربانی دادن، زنده می‌مانند. می‌دانیم که قرارداد متن را خود متن معلوم می‌کند و ابزار بررسی یک داستان مواد اولیه‌ای است که خود داستان در اختیار منتقد قرار می‌دهد. شکی در جذاب بودن ایده اولیه داستان وجود ندارد اما روایت در بسیاری موارد در همان حد اسطوره‌ای باقی می‌ماند و بی‌پاسخ رها می‌شود، ارتباط اژدر – خواستگار همیشگی خوابیده خانم – و اژدرچشمه، علت مرگ کوچک و چند تن دیگر از برادران و برخی نقل‌های پدر خوابیده خانم که در خلال رمان تعریف می‌شود - اگرچه جنبه حکمت‌آموز دارد - مانند هر حرف حکیمانه‌ای کلی است و برای رمان ارزش افزوده ایجاد نمی‌کند.

  • بیوه کشی / مرتضي كربلايي لو

    داشت رمانها را می چید رو هم و کنارش دو زن و یک دختر هم مانتو مقتعه ی تکفرم پوشیده ایستاده بودند رو به مردم. نزدیک که شدم و از سوی نگاه دید لبخند سبیلش را خم انداخت. گذاشتم به روال همیشه بگوید که دویده تا این رمانها را رسانده نمایشگاه و ببین پیراهنم خیس عرق است. گفت. گفت. زنها لام تا کام حرف نزده ایستاده بودند مترصد که دوباره دعواست بین من و او یا خبراحوال خوش خوشان. پرسش را در چشمهایش خواندم. امان ندادم. گفتم یوسف بیوه کشی عالی است. ماند. نگاهش یک دم از حرامی ناشری کشید بیرون و مثال بره زل ماند. چه بگوید؟ گفتم انتظار نداشتم با این اشتغالی که برای خودت درست کرده ای. گفت اینو میگی روحیه بدهی یا بی تعارف؟ گفتم بی تعارف. گفت زبان را می بینی چه کرده ام؟ گفتم هی زبان زبان نکن اول بسم الله. حرف توی دهان منتقدها نگذار. قصه ات جان دارد زبان بسته. خیلی ها زبان ریخته اند و نشد. دیدم آن دختر و آن دو زن لبهاشان به خنده وا شد.

  • بیوه کشی / مهدیه جیرانی

    می‌خواهم از طرح جلد کتاب بیوه‌کشی شروع کنم که خیلی جذابه. هفت سنگ که تشکیل دهنده‌ی پیکر یک زن هستند و در سراسر داستان با این هفت زیاد سر و کارداریم. هفت شبانه روز، هفت کوزه و هفت چشمه که فکر می‌کنم همه‌ی این ها زیر سر اون هفت برادری باشه که قراره به نحوی وارد زندگی خوابیده‌خانوم بشوند و زیر چتر حمایت ایشون باشند. موردی که باعث حبس شدن نفس خواننده می‌شود وقتی اتفاق می افتد که نخستین خبر بد به خوابیده خانم میرسد و در حالی‌که مشتاق دانستن بقیه‌ی ماجرا هستیم با یک فلاش بک به ابتدای آشنایی بزرگ وخوابیده برمی‌گردیم (یکی از موارد خواننده کشان) از آنجا که نگاه نویسنده به اجسام پیرامونش شگفت انگیز است، خیلی خوب اعمال انسانی را به آنها نسبت می‌دهد و من خواننده این را خیلی دوست دارم. مثل بالا آوردن یا قورت قورت آب خوردن سبوی خوابیده خانم...

  • بیوه کشی / نسرین قربانی

    (روزنامه ابتکار)

    روایتِ بلندِ بیوه کُشی با عددی مقدس شروع می شود؛ با خوابیِ هفت شبانه روزی. هفت کوزه. هفت چشمه. هفت کوه و بالاخره هفت پسرانی که درطی روایت به شرح ماجرای آن ها می نشینیم. ازباورهای کهن ایرانیان که برپایه هفت است می توان به مواردی چون: هفت ایزدان آریایی. هفت طبقه زمین. هفت طبقه آسمان. هفت ستاره. هفت روزهفته. هفت اقلیم. هفت دریا. هفت پیکرنظامی. هفت خان رستم، و هم چنین ضرب المثل ها و کلمات عامیانه ای مثل: هفت پشت. هفت خط. هفت رنگ. هفت قلم آرایش. هفت خال و بالاخره ترشی هفته بیجاررا نام برد. سنّت دیرین ازدواجِ زن بعد ازفوت همسر با بزرگ ترین برادرشوهر، مهم ترین و اصلی ترین موضوع روایت و دغدغه نویسنده است. جغرافیای مکان درمیلکِ قزوین می گذرد. فضا گاه وهم انگیزو گاه سرشار اززندگی با همه شادی ها. مشکلات ومصیبت هایش تا به آخرادامه می یابد و خواننده را هم چون غلامی حلقه به گوش به دنبال خود می کشد و منتظرِسرانجام اش می گذارد که بسیارغافل گیرکننده است. ادبیات روستایی و روستایی نویسی شرایط جغرافیایی و اقلیمی خاص خود را می طلبد؛ هم چنان که ادبیات شهری. نوع آب و هوا. آداب و رسوم. گویش ها. باورها و . . . مجموعه ای ازیک سرزمین را تشکیل می دهند.

  • بیوه کشی در گورستان دیلمستان / فرزانه فهيميان

    نگاهي به رمان «بيوه كشي» نوشته ی «یوسف علیخانی»

    ﺷﺎﯾﺪ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﺳﺎﺗﯽ ‏( sati ‏) ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻤﺎﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ . ﺭﺳﻢ ﺳﺎﺗﯽ، ﯾﮏ ﺁﯾﯿﻦ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻫﻨﺪﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ، ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺎﺯﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺧﺘﻢ ﺷﻮﻫﺮﺵ، ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺁﺗﺶ ﻣﯽ ﺯﺩ . ﺑﺎﻭﺭ ﺳﺎﺗﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ . ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺮﮒ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﯾﺎﺑﺪ؟ ﺍﻣﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺭﺳﻮﻡ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺳﺎﺗﯽ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎ ﺗﺮﻧﺪ . ﺣﺘﻤﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﯿﻢ ﺗﺎ ﮐﺸﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ . ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻭﺩ، ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﯾﻢ . ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﯿﻮﻩ ﮐﺸﯽ، ﺣﮑﺎﯾﺖ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﯾﮏ ﺯﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺍﺳﺖ . ﺁﻥ ﻫﻢ ﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ . ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﺶ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺳﻨﺖ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .

  • بیوه‌کشی، سورئالیستی نیست / ایرنا محی‌الدین‌بناب

    نگاهي به «بیوه‌کشی» نوشته‌ی یوسف علیخانی

    نویسنده با استفاده از سنت «بیوه‌کُشی»، توانسته رمانی خلق کند و جامعه و مردمی را به تصویر بکشد که خاستگاه همه‌ی ما مخاطبان امروزی است.
    رمان ِ رئالیستی «بیوه‌کشی» زندگی واقعی مردم روستایی است، آنچه در این رمان سورئالیستی است، نگاه شخصیت‌های رمان به واقعیت ِ زندگی است. در واقع نگاه ِ مردم روستایی یا همان انسان ابتدایی به ماجراها، نگاهی سورئالیستی است. انسان ابتدایی و روستاییان،‌ مسائل و مشکلات زندگی خود را آن طور که می‌فهمند، بیان و حل و فصل می‌کند و نه آن‌گونه که در واقعیت وجود دارد و نه آن‌گونه که ما می‌فهمیم و حل می‌کنیم. به همین دلیل متاسفانه نگاه ِ علی و معلولی و منطقی، نمی‌تواند با فضای قصه‌های مردم ابتدایی و بومی یا همان روستایی ارتباط برقرار کند. تاسف به این دلیل که با نشناختن آن فضا، نخواهیم توانست فضای خود را بشناسیم. ذهن ِ ارزش‌گذاری شده، خود را مدرن و مردم ابتدایی و روستایی را وحشی می‌نامد. انسان مدرن را می‌توان انسان ِ بیمار نیز نامید که بیراهه می‌رود و خود را باخته و نشناخته است. انسان ابتدایی و روستایی، اگر خود را نشناخته باشد، حداقل جایگاهش را گم نکرده است و می‌داند جایگاهش کجاست و تحت سلطه طبیعت قرار دارد ولی انسان مدرن، تصور می‌کند مسلط بر طبیعت است و توانمند.