بهنام ناصح: يوسف عليخانى از جمله نويسندگان پركار اين نسل است كه تاكنون سه كتاب: "نسل سوم"، "عزيز و نگار" و اخيراً مجموعه قصه "قدم بخير مادربزرگ من بود" را در كارنامه خود ثبت كرده. گفت وگويى كه مى خوانيد به بهانه انتشار مجموعه داستان "قدم بخير..." و حول وحوش اين قصه ها صورت گرفته است.
• با توجه به فضاى داستان هايتان كه فضاى وهم انگيزى است چرا روستاى ميلك را كه روستايى است واقعى، انتخاب كرديد؟
هميشه خواندن داستان هايى كه در مكانى خاص اتفاق مى افتند برايم جالب بوده. برايم فرقى نمى كند كه اين مكان اصلاً وجود داشته يا از تخيل نويسنده به وجود آمده. ولى براى خود من ميلك از جهاتى خيلى عجيب بود و شايد عجيب تر اينكه كه من بعد از نوشتن قدم بخير هرگز خواب ميلك را نديدم. پيش از آن تمام خواب هايى كه مى ديدم با تمام افراد و دوستان و حتى همكاران اينجاى ام همه در ميلك اتفاق مى افتاد.