زاهو

  • بررسی عناصر داستان در کتابهای خاما و زاهو اثر یوسف علیخانی

    پایان نامه کارشناسی ارشد 1401

    پدیدآور: مجتبی فرهمند

    استاد راهنما: فرامرز آدینه کلات

    استاد مشاور: جلیل مسعودی فرد

    دانشگاه پیام نور استان خراسان شمالی، مرکز پیام نور بجنورد

  • زاهو

    برای خرید این کتاب، کلیک کنید

     

    انگار کوه کنده باشم. سنگ شکسته باشم. اسبى نبود. راهى نبود. خانه‌اى نبود. توى دشتى داغ، ولو شده بودم توى تنِ گُر گرفته‌ى کوره‌ى آتش که آتش‌دان‌اش پیدا نبود. دستم را چرخاندم روى سینه‌ى نرم مناچالان که هشتاد اسبِ قشقه در آن تاخته بودند. قلبم از سینه‌ام بیرون مى‌زد. بچه شدم. کوچک شدم. میل کردم به خوابیدن توى آغوش زمین که دیگر برایم مهم نبود مناچالان است یا میلک. چشمانش پناه‌ام داده بود؛ آرام و راضى.

    آدمی خیلی هنر کند پنج روز زندگی را می‌بیند؛ می‌آید و می‌چرخد و عاشق می‌شود و زندگی می‌کند و بعد می‌رود. و جز عاشقی، از آدمی در این بودن، نمی‌ماند که به قول کربلایی محمدقلی «آدم نشان‌ام بدهید که این راه را نرفته باشد.»

    زاهو یک قصه نیست، قصه‌ی هزارقصه‌ی زندگی است در متن پنج روزی که آدمی دیده.
    زاهو، داستان گنجی است که تا به دنبال‌اش راه نیفتی، خودش را به تو نشان نمی‌دهد. همه‌ی ما زندگی‌مان پر است از قصه و کیست که حوصله کند و لحظه به لحظه‌اش را برای آب‌ها تعریف کند.
    اگر آدم آب و زمین و آسمان و عشق هستید و اسب خیالات‌تان آماده‌ی تاختن است، همراه شوید و این پنج روز را بخوانید.

  • کتاب صوتی زاهو

    photo 2022 12 05 16 51 52

    زمان: 21 ساعت 54 دقیقه
    گوینده: یوسف علیخانی
    نویسنده: یوسف علیخانی
    تهیه کننده: دامون آذری
    طراحی و ترکیب صدا: یحیی محسن پور
    ناظر ضبط: محمدرضا غفاری نیا
    ویرایش صوتی: فاطمه هرسینی
    انتخاب موسیقی: یحیی محسن پور
    استودیو ضبط: آوانامه
    ناشر صوتی: آوانامه
    ناشر متنی: نشر آموت

    https://avanameh.com/product/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%B2%D8%A7%D9%87%D9%88

  • معرفی کتاب زاهو در «جی مگ»

    zahoo gbookmag

    «زاهو» تازه‌ترین رمان یوسف علیخانی در ادامه‌ی مسیر آثاری چون بیوه‌کشی و خاما، نشانه‌های آشنای این نویسنده را با خود به همراه دارد. لوکیشن آشنای آثار علیخانی در «زاهو» نیز برساخته شده است: روستای میلک که با توجه به مخرج مشترکی که در آثار این نویسنده برقرار کرده، صاحب هویتی مستقل نیز شده است. میلک چند خانوار را در خود سکونت داده، روستائیانی که گویی در جغرافیای خود حل شده‌اند و از پیچیدگی‌های جهان خارج از این مکانِ ایزوله به دورند، اما این لزوماً به این معنا نیست که رخدادهای دراماتیک بر سر راه آنان قرار نمی‌گیرد.

    به فراخور تأثیر جغرافیای ایزوله، زندگی انسان‌های ساکن در این مکان‌ هم گویی بر حسب یک سرنوشت مقدرشده با خرافه و وهم گره خورده‌اند.

    کتاب، با نقل‌قولی از ابن‌یامین مناچالی آغاز می‌شود: خیالات، اسبی است که همه صاحبش هستند، بعضی با آن تا سرزمینِ آب‌ها می‌تازند و بعضی دربندش می‌کنند به آویزی.

    از همینجا می‌توان به نقش عنصر «خیال»” در این رمان پی برد. فضاها و توصیفات آغشته از تصویرهایی‌اند که با تخیل ناب نویسنده همراه شده‌اند و درعین‌حال همچون پازلی عناصر غنی برساخته از خیال‌پردازی بر روی هم قرار گرفته و ساختمان کلی اثر را ساخته‌اند.