یک خواننده مگر چه چیزی از نویسنده میخواهد؟
خاما به تنهایی هشتاد و پنج در صد از آنچه را که در ذهنم داشتم بر آورده کرد.
به سرزمین داستانی پرداخته بود که همه چیز ، همه کس در آن وجود داشت ، از هر قماشی که فکرش را بکنید.
از رسوم، آداب، باورها، فرهنگ، گویشهای زبانی، زنانگیها، غیرت مردانه، هجومها؛ دوستی و دشمنیها، عشق، مرگ ، وصال و جداییها، ضرب المثل، دعا و نیایش، قسم و حتی فحش های مردم ، طبیعت ، عنصر سفر و هجرت، رقص ، شهادت ، از این که دنبال پیدا کردن معادل زبانی بودم، از خلیلی که گاه آزارم میداد و انتظار بیشتری ازش داشتم، از دیالوگهای قدرتمند و سنجیده رمان و ...
" ترش و شیرین برای زنده هاست . من و تو مرده ایم. در دنیای مردگان ، انارها همه شیرین هستند".
07 خرداد 1397