یادداشت مهندس «مارال اسکندری» (از رشت) درباره آموتخانه در صفحه شخصی شان در اینستاگرام

photo 2021 02 20 18 26 10


میلک نام روستایی ست در الموت رودبار قزوین. اول بار نامش را در نقدی که بر رمان " بیوه کشی" نوشته شده بود خواندم. با " یوسف علیخانی" نویسنده ی این رمان خوش اقبال، آشنا شدم و مشتاق خواندن داستانهایش. مجموعه داستانهای کوتاهی که حکایت از سالها تلاش نویسنده دارد برای روایت انسانیت در قالب سنت‌ها و باورها. میلک، لوکیشن همه ی داستانهای یوسف علیخانی ست. اما بارها از گوشه و کنار شنیده بودم که میلک داستانهای او با میلک واقعی توفیر دارد.
تابستان گذشته، میلک برایم یک موقعیت مکانی خیلی دور و در عین حال خیلی نزدیک بود برای اینکه با قدم بخیر مادربزرگ من بود"، " اژدهاکشان" و " عروس بید" آشنا شوم. قرابتی غریب آشنا با دختران میلکی.

اینها گذشت تا خبر ساختن آموتخانه به گوشم رسید. شدم یک شاهد مجازی در حین ساخت و تاسیس این بنای عاشقی. یوسف علیخانی با عشقی مثال زدنی، خانه ای بنا کرده و در آن تاریخ و سنت مردم را گرد آورده است. جلد جلد کتاب درباره ی مردم شناسی از سراسر ایران زمین، که بسیاری کم یاب و نایاب هستند، در کتابخانه آموت خانه جا خوش کرده اند و در انتظار تورقی مشتاقانه به سر می برند. اما آموت خانه به کتابخانه ی گرانبهایش خلاصه نمی شود. اثاث خانه های روستایی، لباس ها و زیورآلات، وسایل کشاورزی، قالیبافی، نمد مالی، چادر شبها و... و پنجره ای گشوده شده به منظر گذشتگان و نمایش درخت تا دانه در عکس های قابهای این پنجره.
یک سال از آشنایی من با میلک می گذرد. لذتی که از خواندن قصه های این مرد میلکی بردم و البته حیرتی که از عشق دیوانه وار او به مردم شناسی دچارش شدم مرا واداشت سفری داشته باشم به میلک تا زیر درخت تا دانه، ساعتی بیاسایم و عکسهایی که از آموت خانه دیده بودم را ببینم و واقعیت این حقیقت را لمس کنم.
میلک جاده ی پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی دارد. امکانات زندگی در آنجا محدود است. از دختران میلکی جز خاطره ای باقی نمانده چرا که سالهاست شهر جای بهتری شده برای زندگی. اما... در این فصل روستا زنده ست و آموت خانه که هنوز تابلویش نصب نشده امید به پایداری حیات میلک دارد.
کوشش دیوانه وار "یوسف علیخانی" به حیرتم وامی دارد و از طرفی امیدوارم می کند به وجود انسانهایی که هنوزاهنوز حقیقت آدمی را ارج می نهند. میلک با همه ی کاستی هایش، سرچشمه ی قصه های نویسنده است. نویسنده ای که در روزگار پیامبری، بنایی ساخته بر پایه ی عشق تا شاید ادای دین کرده باشد به مبارزه ی بی پایان آدمی برای زنده بودن و زیستن و جاودانگی.

https://www.instagram.com/p/BHphErwDLm8/